تشکیل قلب مهربونت ...
سلام بر یگانه فرزند خودم
مامان قربون قد و بالات بره که انقدر بزرگ شدی..
ورودت به سومین ماه حیاتت مبارک باشه عشق مامان و بابا ..
چون همه خانمهایی که نی نی دارن باید بین هفته های 13 تا 15 بارداریشون برن سونوگرافی غربالگری NT بدن دکتر منم واسم نوشت .. لحظه شماری میکردم واسه رسیدن روز موعود تا بتونم دوباره شمارو ببینم ..
روزش رسید (93/1/16 ) و بابایی منو برد مرکز تصویر برداری بهار تو خیابان طالقانی .. همون جا که اولین بار شمارو دیدیم ..
خیلی شلوغ بود ولی با بودن بابایی اصلا خسته نشدم کلی صحبت کردیم و خندیدیم تا نوبتمون شد ..
آقای دکتر گفت: خدا روشکر همه چیز خوبه، اندازه ها طبیعیه و حال شما خوب خوبه، صدای قلب مهربونتم شنیدیم مامانم تند تند میزد، دودوب دودوب دودوب
آقای دکتر عکس جدیدت رو هم بهم داد، ببین چقدر بزرگ شدی عزیزم ..
ببین مثل آدم بزرگها نشستی مامان جون ..
طبق این عکس ، شما 13 هفته و 5 روز که تو دل مامانیکه البته طبق گفته ی این سونو تاریخ حضور شما 93/7/8 هست ولی محاسبات چیز دیگه ای رو میگفت..
حالا چند روز اینور اونور زیاد مهم نیست مهم اینه که شما آخرای مهردیگه حتما تو بغل مامان و بابایی (انشااله ) مامان قربونت بشه زود و به موقع رشد کن و بزرگ شو که مامان و بابا مشتاق دیدنتن عزیزم
بابایی خیلی هوامونو داره، اصلا نمیزاره مامان دست به سیاه و سفید بزنه همش میگه مراقب سلامتی خودتون باشین، حال شما رو میپرسه و وقتی میگم خوبی و داری بزرگ میشی قند تو دلش آب میشه خیلی ذوق دیدن شما رو داره
مامانم با اینکه جنسیت شما رو هنوز نمیدونه ولی این روزا داره برای اسم شما تحقیق میکنه که بتونه یه اسم قشنگ و با معنی برای شما انتخاب کنه، تا شما همیشه بابت اسمت خوشحال باشی و اسمت رو دوست داشته باشی
مامان همیشه مواظبته عزیزم ..
فرزند قشنگم از خدا جون مهربون بخواه فرشته های بقیه خاله ها رو هم بزاره تو دلشون خیلی ها منتظر نی نی هاشون هستن، دل نگرانشونن، از خدا بخواه تو این سال جدید دامنشون رو سبز و دلشون رو شاد کنه عزیزم