نیلسا خانومنیلسا خانوم، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

♥♥ حاصل عشق مامان و بابا ♥♥

اولین انتظار واسه دیدنت ...

1392/12/22 18:46
298 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامان جون ..محبت

بدار داستان اولین دیدارمون رو برات تعریف کنم ..متنظر

همون روزی که با بابایی رفتیم پیش دکترت برام سونوگرافی نوشت تا ببینه شما چند وقته تو دل مامانی ..خندونک ولی بابایی گفت بذاریم یه ذره بزرگتر شی که حداقل درست و حسابی دیدار باهات تازه کنیم عزیزم خنده واسه همین گذاشتیم 8 اسفند رفتیم ..زیبا

 الهی قربونت برم یه تیکه گوشته کوچولو توی یه دایره مشکی .. خودت رو ببین ..

             

مامان جون 8 هفته و3 روز بود که تو دل مامانی بودی ..بغل

تا اون روزمن و بابایی هنوزم باورمون نمیشد که تو ،تو دلم باشی تا حدی که به هردو مامانا گفته بودیم فعلا به کسی نگید که هستیسوال تا اینکه تو این عکس سونو بهمون ثابت شد که یه موجود کوچولو رو تو دلم دارم میپرورونم بوس

عکس سونوت رو خیلی زود بردیم پیش دکتر .. همرو نگاه کردو گفت همه چیز عالیه اصلا جای هیچ نگرانی نیستخندونک ..بعدش کلی برام ازمایش نوشت ببینه آیا دلم جایگاه امنی واسه پروروندن شما هست ؟!! که شکرخدا اونام همه عالی بودن و بدنم منتظر بزرگ کردن یه فرشته بود .. یه فرشته ی دوست داشتنی ..بوس

از وجودت .. بودنت .. داشتنت .. کلی از خدا متشکریم .. محبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)